هوش مصنوعی: شیخ بیان می‌کند که با وجود عظمت و قدرت سلیمان، تنها چیزی که در اختیار داشت باد بود. وقتی قدرتمندان متوجه شدند که ملک او از تخت فروافتاده و صحراجنی جای او را گرفته، به او بازگشتند، اما سلیمان متوجه شد که این ملک ارزش بازگشت ندارد و استحقاق آن را نداشت که بخواهد ملکی را طلب کند که پس از او به کسی نرسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی ادبیات عرفانی و دینی دارد. همچنین، استفاده از تمثیل‌های پیچیده و اشاره به داستان‌های قرآنی مانند داستان حضرت سلیمان، فهم آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۹۸

شیخ گفت عزیزتر از سلیمان نیاید و ملک از وی عظیم‌تر نیامد با این همه بدست وی جز بادی نبود. وَلِسُلَیمانَ الرّیحَ آنگه قدر ملکتش بوی نمودند کی او را از تخت فروآوردند و صخرجنی را بر جای او نشاندند تا همان ملک که وی را بود وی نیز براند آنگه سلیمان را بوی باز نمودند که این مملکت کرای آن نکند کی بوی باز نگری،این را استحقّاق آن نیست که تو گویی هَب لی مُلکَّالا یَنْبَغی لِاَحدٍ مِنْ بَعْدی.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.