هوش مصنوعی: این شعر از رنج‌ها و دشواری‌های زندگی روزمره مردم، به ویژه در فصل زمستان، سخن می‌گوید. شاعر به مشکلات مالی، گرانی کالاها، و نابرابری‌های اجتماعی اشاره می‌کند و از بی‌عدالتی و بی‌انصافی اصناف مختلف گلایه می‌کند. همچنین، او به وضعیت یتیمان و کودکان محروم توجه نشان می‌دهد و آرزوی زندگی بهتری برای آنان دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین اجتماعی و انتقادی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فقر و نابرابری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

بخش ۴

جلایر سینه پر سوز دارد
وطن در تکیه نوروز دارد

کند هر روز و شب یک اشرفی صرف
سوای قیمت فرش و مس و ظرف

زمستان است و درها پرده خواهند
اروسی های کاغذ کرده خواهند

زغال وهیمه و یوشن گران است
کلک جفتی به یک صاحبقران است

کرای حجره و اصطبل خواهند
که از ما بعد و از ما قبل خواهند

نباشد در کف اکنون پول نقدی
که باری حل شود از صره عقدی

به چو خط سنگک از خباز گیرم
پیازی با هزاران ناز گیرم

پنیر تند و تیزی هم چو تیزاب
که سنگ و روی و آهن را کند آب

ادام نان کنم، در هر سحرگاه
خورم نان، و کنم جان، و کشم آه!

جلایر زاده ها آبگوش خواهند
یتیمان رخت و بالاپوش خواهند

سه شاهی کاسه از پیتی پز آرد
دو عباسی ز کرباسی گز، آرد

ز هرگز یک گره بزاز دزدد
مرق از کاسه پیتی ساز دزدد

سه کمچه آب لای اندود پیسه
به هر یک رفته یک شاهی زکیسه

برای کودکان آرد یتیمی
که خود نوشد از آن در راه نیمی

همه بیگانه ز انصاف اند اصناف
چه بزاز و چه بقال و چه علاف

خوشا آنان که از بزکهره گیرند
نه از قصاب پیه و شهره گیرند

امان ازیاد دوشاب ملایر
که آرد آب در کام جلایر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳
گوهر بعدی:بخش ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.