۲۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۲ - خطاب به محمودخان دنبلی قوریساول باشی

مخدوم محمود: حفظ الملک الودود قتل اصحاب الاخدود بالنار ذات الوقود یریدون لیطفو انورالله بافواههم والله متم نوره و لوکره المشرکون

سخن سربسته گفتی با حریفان
خدا را زین معما پرده بردار
قل موتو ابغیظکم قاتلهم الله انی یوفکون. شاهزاده اعظم روحی فداه اگر زر و سیم ندارد باک و بیم نداریم، بحمدلله دست و دل و روی او گشاده است و لیس باو سعهم فی الغنی و لکن معروفه اوسع. مگر حاتم طائی را جز کیسه خالی و همت عالی چیز دیگر بود؟ یا ولیعهد مرحوم مغفور البسه الله حلل النور بجز کوشش و جهد در راه دین خدا و خلوص و صدق در کار دولت پادشاه جزینه و دفینه دیگر داشت یا غیر این دو چیز یک فلس و پشیز، باخلاف وراث مخلفه و میراث گذاشت. یا با وصف کمال تنگ عیشی و صفرالوطابی هر ساله لامحاله یک دو کرور بخشش و ریزش نمیکرد، یا یکی از همین کرورات هشت گانه را در عین غارت زدگی و بی خانمانی از عهدة بر نیامد؟
آه از این قوم بی حمیت و بی دین که سرعت لافظه دارند و قوت حافظه ندارند؛ در حق کورند و در باطل بینا و در خیر نادان و در شر دانا. کما قال الشاعر:

تمیم بطرق اللوم اهدی من القطا
ولو سلکت سبل الهدایه ضلت
اگر بدیده انصاف بینی آنچه مایة غرور و توانگران شده که دعوی بیشی و پیشی کنند و طعنه مفلسی و درویشی زنند علم الله تعالی رنج است نه گنج، ماراست نه مال، بیم است نه سیم، بلاست نه طلا. دایما در هول گزند و آسیبند و غالبا در قول سوگند و اکاذیب ویل لکل همزه الذی جمع مالا وعدده یحسب ان ماله اخلده.

گوئیا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه عیب و دغل در کار داور میکنند
گاه بواسطه خمس و زکاه در آتش میگذارند و گاه بواهمه پیشکش و مالیات از آب میگذرانند و گاه باندیشة حوادث و آفات در خاک میگذارند و شک نیست که عاقبت دردار دنیا بر باد خواهد رفت و وای از آن وقت که در عالم عقبی سر تکوی بهاجباههم و جنوبهم ظاهر شود و راز سیطوقون مابخلوا بآشکار گردد.
ان ربک لبالمر صاد والسلام خیر ختام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱ - خطاب به نواب شعاع السلطنة فتح الله میرزا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳ - خطاب به محمدرضا خان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.