هوش مصنوعی:
متن درباره شیخی از کوفه است که با ظاهری صوفیانه و هدایایی از کربلا و نجف به خدمت نواب میآید. او به دنبال دریافت هجده هزار جوارش و سفارش از بزرگان و مسئولان منطقه است و با وعدههای بیاثر و حوالههای بیثمر، تنها نقد و بذل میخواهد. شیخ با تهدید و طمعآفرینی سعی در دریافت پول از افراد مختلف دارد و اگر موفق نشود، به عنوان فردی ثقیل و ساکت باقی میماند. در نهایت، متن با طنز اشاره میکند که اینها شوخی قلم است و باید به فکر عطایای شیخ بود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم انتقادی و طنز پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسن قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم مالی و اجتماعی نیازمند درک بالاتری از جامعه است.
شمارهٔ ۹۶ - از تبریز به سرحد دار اردبیل نوشته است
حامل عریضه شیخ کوفی است و دشمن صوفی، با مندیل و رداء و تسبیح و عصا؛ از کربلا و نجف آمده، هدایا و تحف آورده، عزم خدمت نواب کرده و ساز جریمه و ابواب داده. هجده هزار جوارش دارد و هجده هزار سفارش میخواهد بهر وزیر و امیر و مشاور و مشیر و واعظ و خطیب و کاتب و ادیب و جمیل و جلیل که در مشکین و اردبیل است، آنجا میآیدو همه را مالش میدهد، اگرچه کاظم خان طالش باشد که در مدت عمر یک فطیر بیک فقیر نداده و یک عطا بیک گدا نکرده؛ کیسه ها پرداخته کند تاکارش پرداخته شود. کم میگوید پر میکاهد، خاک میدهد، در میخواهد.خاک خام تربت است و راه راه غربت. کنایه نمیفهمد، اشاره نمیداند. وعده بی اثر است، حواله بی ثمر. نقد میخواهد نه برات، بذل میخواهد نه زکات، تعلل بی سود و تحمل بی حاصل، در ناحیه وزارت دایره متوقع است. بکشند بیک ورق بل که یک طبق. در هر جدولش اسمی نوشته شود، مثل خان خلخال و میرطالش و صاحب مشگین و نایب اردبیل و امرای پیاده و سواره، از دهه و صده و هزاره و سرور هر عشیره و سید هر قبیله که اسبی در فسیله و خری در طویله و گاوی در رمه و بزی در گله داشته باشد.
اگر چنین کردید آسوده اید والا شیخ عاکف بساط است و هادم نشاط و ندیم لازم و ثقیل ساکت. پول بدهید، گول مخورید که شیخ ساکت رسیده و در کنج صامت آرمیده و شیخ سلمه الله اگر چه ساکت و صامت باشد، نعوذ بالله من مجاوره السکوت الساکت و ملازمه الثبوت الصامت.
اینها همه شوخی قلم است، فکر عطایای شیخ بایدکرد که مرد جلیل است و عازم اردبیل شده و از آنجا بمقصد اصلی یعنی خدمت ابوالانقیا میرود و ذکر عطیه شما را میکند و یکی را ده میگوید. اگر از سرکار نواب والا میگیرید مختارید و اگر از خود میدهید مختارید و اگر از عمر و زید میگیرید مختارید.
والسلام
اگر چنین کردید آسوده اید والا شیخ عاکف بساط است و هادم نشاط و ندیم لازم و ثقیل ساکت. پول بدهید، گول مخورید که شیخ ساکت رسیده و در کنج صامت آرمیده و شیخ سلمه الله اگر چه ساکت و صامت باشد، نعوذ بالله من مجاوره السکوت الساکت و ملازمه الثبوت الصامت.
اینها همه شوخی قلم است، فکر عطایای شیخ بایدکرد که مرد جلیل است و عازم اردبیل شده و از آنجا بمقصد اصلی یعنی خدمت ابوالانقیا میرود و ذکر عطیه شما را میکند و یکی را ده میگوید. اگر از سرکار نواب والا میگیرید مختارید و اگر از خود میدهید مختارید و اگر از عمر و زید میگیرید مختارید.
والسلام
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵ - خطاب به شخص نا معلوم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷ - یکی از رقعه جات است که در خصوص آقاعلی رشتی نوشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.