هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، آرزوهای برآورده نشده، و ناامیدی‌های خود سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های طبیعت و رابطه‌ی عمیق خود با معشوق صحبت می‌کند و به مفاهیمی مانند باطن و ظاهر، ارزش ناشناخته‌ی عشق، و نوازش‌های پنهان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عاطفی و فلسفی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۵

بسان شانه ات سرپنجه گردانم گریبان را
به چنگ آرم مگر زین دست آن زلف پریشان را

نباشد نیک باطن در پی آرایش ظاهر
به نقاش احتیاجی نیست دیوار گلستان را

مگو از گریه ی بی حاصلم کاری نمی آید
به دامن رهنمایی می کند چاک گریبان را

به خاک آستانت جبهه ی ما دارد آن نسبت
که ندهد رخصت آنجا نشستن نقش دربان را

اگر چشم ترم یک روز میراب چمن باشد
به فرق باغبان ویران کنم دیوار بستان را

نه از خواریست گر قدر سخن را کس نمی داند
به بازار جهان قیمت که داند آب حیوان را

کلیم از عشوه های او چه خوش کردی، نمی دانم
تغافل های رسوا یا نوازش های پنهان را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.