هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از عشق و دلبستگی خود سخن می‌گوید و از دنیا و آخرت به عنوان دو نقش پای معشوق یاد می‌کند. همچنین، در ابیاتی به ناامیدی‌ها و تنهایی‌های خود اشاره کرده و از بی‌وفایی دنیا شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۴

جز قامتت بچشم و دلم جای گیر نیست
مهمان خانه های کمان غیر تیر نیست

دنیا و آخرت بره او دو نقش پاست
دلبستگی بنقش قدم دلپذیر نیست

جائیکه من فتاده ام، آنجا که می رسد
از بیکسی مدان اگرم دستگیر نیست

تا گشته ام ز آمد و رفت نفس ملول
وادید و دید هیچکسم در ضمیر نیست

بر دل نهم چو دست کفم پر گهر شود
گر دست مفلس است ولی دل فقیر نیست

طرز فلک بهیچ دلی جا نمی کند
پیری به بی مریدی این چرخ پیر نیست

عیب از نهاد سخت دلان در نمی رود
ای خواجه موی کاسه چو موی خمیر نیست

محروم باد چشم کلیم از رخت اگر
گلدسته بی تو در نظرش دسته تیر نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.