هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی مانند گذر عمر، عشق، مرگ، رهایی و حقیقت می‌پردازد. شاعر از دشواری‌های راه رسیدن به حقیقت، تفاوت عشق واقعی با هوس، و ارزش رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید. همچنین به موضوعاتی مانند فریبندگی دنیا، اهمیت شناخت خود، و بی‌ثباتی روزگار اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند مرگ و رهایی برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹

شیب و شباب راه عدم را مراحلست
عمر تو راه دور و درازش دو منزلست

وارسته را ز جذبه دهد امتیاز قرب
کی کهربا رباید کاهی که در گلست

چشمت هنوز حلقه تعلیم ساحریست
سحرش بدور خط تو هر چند باطلست

عشق از هوس جدا کن و زاری شناس باش
در گریه فسرده دلان آب داخلست

در مرگ هست آنچه در آب حیات نیست
آسان زیاد مرگ شود هر چه مشکلست

افتاده ام بصید گهی در دیار عشق
کانجا بقید دام و قفس مرغ بسملست

از بستگی کار درین روزگار تنگ
چیزی اگر گشاده شود دست سایلست

دوری اگر بود همه یک کام می کشد
ماهی جدا ز آب هلاکش بساحلست

در دعوی وصول بحق شیخ شهر را
ترک نماز و روزه گواهان عادلست

عمر کلیم صرف ببازی شد و هنوز
آن بیخبر ز بازی ایام غافلست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.