هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و معنوی است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، سیر و سلوک معنوی، صبر و تحمل در برابر سختی‌ها، و رسیدن به کمال انسانی می‌پردازد. شاعر از قلم و زبان به عنوان ابزار ذکر و عبادت نام می‌برد و اشاره می‌کند که در راه عشق، حتی خارها نیز ارزشمند می‌شوند. همچنین، به اهمیت سفر معنوی و رسیدن به آرامش درونی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۵

حدیثت نامه را تعویذ جان شد
قلم را نام تو ورد زبان شد

دگر از خود چه گلها می توان چید
براهت خار مغز استخوان شد

بنرمی با درشتان می توان ساخت
زبان همخانه دندان از آن شد

باین راهی که دل در پیش دارد
نیارد راهزن بیکاروان شد

بگیتی هر که نام او سفر کرد
غریب عالم امن و امان شد

بخار پای من تا دیده وا کرد
زچشم نقش پایم خون روان شد

بکن کسب کمال از می فروشان
ز یک پیمانه آدم می توان شد

چنان در تیره روزیها تمامم
که یک یک استخوانم سرمه دان شد

درین گلشن کلیم از سیر چشمی
ز گل قانع بخار آشیان شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.