هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوع عشق، اشتیاق، رنج و سوختن در راه معشوق میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند خورشید، شعله، سرو و فاخته، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را بیان میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند سلوک و رنجهای معنوی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربههای زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۴۵
عاشق آنست که چون داغ تمنا سوزد
همچو خورشید بیک داغ سراپا سوزد
شعله اش سرو شود، فاخته گردد شررش
هر که در آرزوی آن قد رعنا سوزد
خبر از گرمی این راه قدم کاه بود
سالکی را که سر از آبله ما سوزد
دل زتر دامنی نفس شود ز اهل جحیم
روش هیزم تر نیست که تنها سوزد
نتواند چو گذشت از سر یکقطره چه سود
که بلب تشنگی ما دل دریا سوزد
بسکه پست است و زبون جای تعجب نبود
کرم شب تاب اگر اخگر ما را سوزد
گاه در جامه فانوس هم آتش گیرد
عجبی نیست اگر شیشه زصهبا سوزد
هیزم گلخن حسن تو هم آن دل نشود
که مدام از غم ناکامی دنیا سوزد
کرم ایزدیش باز نسوزد در حشر
اگر امروز کلیم از غم فردا سوزد
همچو خورشید بیک داغ سراپا سوزد
شعله اش سرو شود، فاخته گردد شررش
هر که در آرزوی آن قد رعنا سوزد
خبر از گرمی این راه قدم کاه بود
سالکی را که سر از آبله ما سوزد
دل زتر دامنی نفس شود ز اهل جحیم
روش هیزم تر نیست که تنها سوزد
نتواند چو گذشت از سر یکقطره چه سود
که بلب تشنگی ما دل دریا سوزد
بسکه پست است و زبون جای تعجب نبود
کرم شب تاب اگر اخگر ما را سوزد
گاه در جامه فانوس هم آتش گیرد
عجبی نیست اگر شیشه زصهبا سوزد
هیزم گلخن حسن تو هم آن دل نشود
که مدام از غم ناکامی دنیا سوزد
کرم ایزدیش باز نسوزد در حشر
اگر امروز کلیم از غم فردا سوزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.