هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از زیانهای زندگی، ناکامیها و رنجهای انسان سخن میگوید. شاعر از دیدن غمها و سختیها مینالد و آرزو میکند که بتواند با روشنایی و صداقت، سود و خیر ببیند. همچنین، اشارهای به ارزش قافله هستی و اهمیت دوستی صادقانه دارد. در نهایت، شاعر از رهایی از غبارهای دنیوی و دیدن حقیقت وجودی خود در آینه فقر سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناکامی ممکن است برای سنین پایینتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۵۲۵
نصیب ماست زیان بر سر زیان دیدن
گلی نچیدن و دیدار باغبان دیدن
غبار کوی تنزل بدیده تا نگشتی
نمی توانی مسند بر آستان دیدن
خدا نصیب کند دیده ایکه بتوانی
بروشنائی او سود در زبان دیدن
غبار کلفت او چشم را زیان دارد
جهان بدیده پوشیده می توان دیدن
متاع قافله هستی آنچه خواهی هست
ولی تو گرد توانی ز کاروان دیدن
زصدق دوستی آنکس که بهره مند بود
شکسته دل شود از مرگ دشمنان دیدن
تو گر نباشی کج بین چگونه آید راست
زخاک بودن و خود را بر آسمان دیدن
غبار جامه گر از تن رود، به صیقل فقر
توان در آینه جسم روی جان دیدن
نظاره دل پر خون ز چاک سینه کلیم
بود ز رخنه دیوار گلستان دیدن
گلی نچیدن و دیدار باغبان دیدن
غبار کوی تنزل بدیده تا نگشتی
نمی توانی مسند بر آستان دیدن
خدا نصیب کند دیده ایکه بتوانی
بروشنائی او سود در زبان دیدن
غبار کلفت او چشم را زیان دارد
جهان بدیده پوشیده می توان دیدن
متاع قافله هستی آنچه خواهی هست
ولی تو گرد توانی ز کاروان دیدن
زصدق دوستی آنکس که بهره مند بود
شکسته دل شود از مرگ دشمنان دیدن
تو گر نباشی کج بین چگونه آید راست
زخاک بودن و خود را بر آسمان دیدن
غبار جامه گر از تن رود، به صیقل فقر
توان در آینه جسم روی جان دیدن
نظاره دل پر خون ز چاک سینه کلیم
بود ز رخنه دیوار گلستان دیدن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.