هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق و بی‌قرار شاعر به معشوق است که در آن، شاعر از همه تعلقات دنیوی و اخروی چشم می‌پوشد و تنها آرزوی دیدار معشوق را دارد. او عشق را بالاتر از هر چیز می‌داند و معتقد است که ذرات عالم همگی مست عشق هستند. شاعر همچنین به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر بیننده اشاره می‌کند و معتقد است بدون آینه‌ای که جمال معشوق را نشان دهد، درک زیبایی او ممکن نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۱۶

تا جان مرا شد بغم عشق تولا
کردم ز قرار و خرد و صبر تبرا

با چاشنی عشق برابر نتوان کرد
نه آرزوی دنیی و نه لذت عقبی

در هر دو جهان از هوس دیدن رویت
عاشق نکند جز بسر کوی تومأوی

ذرات دو عالم همه مست می عشقند
در بزم شهود تو نه ادناست نه اعلا

در کعبه و بتخانه طلبکار تو بودم
هرجا که شدم وصل تو بودست تمنا

بی آینه ادراک جمالت نتوان کرد
آئینه رخسار تو شد دیده بینا

هر دل که نبیند ز جهان عکس جمالت
در عالم تحقیق بود جاهل و اعمی

مست می دیدار خدا را خبری نیست
از آتش سوزان و نه از روضه و طوبی

چون ذره سرگشته دل و جان اسیری
در پرتو خورشید جمالت شده شیدا
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.