۱۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸

کونین قطره ایست ز دریای ذات ما
افهام قاصرند ز کنه صفات ما

از غیر من چو نام و نشان نیست در جهان
اسم و صفات ما شده مجلای ذات ما

بیخو است روبروی من آورد بت پرست
هرگه که کرد سجده ی لات و منات ما

گر مرده بود زنده جاوید شد چو خضر
هرکس که خورد جرعه ز آب حیات ما

روشن جهان ز پرتوی خورشید روی ماست
شد جلوه گاه حسن رخم کاینات ما

دیدیم جمله طالب دیدار ما بدند
سکان کعبه معتکف سومنات ما

چون گشت غرقه اسیری به بحر ذات
زان محو بود از همه قیدی نجات ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.