هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر دل شاعر میپردازد. شاعر از جمال، موهای عنبرین، غمزههای افسونگر و چشمان سحرآمیز معشوق سخن میگوید و بیان میکند که عشق و رندی، دین اوست. همچنین، از درد عشق و اسارت در غم معشوق سخن میگوید و شادی و عیش را از زندگی خود حذف کرده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم بهکاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۳۰
ای پرتو جمال تو نورالیقین ما
گیسوی عنبرین تو حبل المتین ما
افسون غمزه تو دلم را ز ره ببرد
چشمت برهزنی شده سحر مبین ما
ز ابرو و غمزه چشم تو چون ترک فتنه جو
تیر و کمان گرفته بود در کمین ما
جانا ز زلف سرکش خونریز بازجو
کز بهر چیست بسته میانرا به کین ما
دست قضا ز آتش شوقت کشیده بود
روز الست داغ چنین برجبین ما
با عاشقان ز مذهب و زهد و ورع مگو
رندی و عشق ورزی و مستیست دین ما
خو کن بدرد عشق و غم او اسیریا
شادی مجو و عیش ز جان حزین ما
گیسوی عنبرین تو حبل المتین ما
افسون غمزه تو دلم را ز ره ببرد
چشمت برهزنی شده سحر مبین ما
ز ابرو و غمزه چشم تو چون ترک فتنه جو
تیر و کمان گرفته بود در کمین ما
جانا ز زلف سرکش خونریز بازجو
کز بهر چیست بسته میانرا به کین ما
دست قضا ز آتش شوقت کشیده بود
روز الست داغ چنین برجبین ما
با عاشقان ز مذهب و زهد و ورع مگو
رندی و عشق ورزی و مستیست دین ما
خو کن بدرد عشق و غم او اسیریا
شادی مجو و عیش ز جان حزین ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.