هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر حیرت و شیدایی عاشق در برابر معشوق است. شاعر از درمان ناپذیری درد عشق سخن می‌گوید و هرگونه پند و نصیحت را در این راه بی‌اثر می‌داند. او وصال با معشوق را تنها آرزوی خود می‌داند و حتی دوزخ و بهشت را بدون دیدار معشوق بی‌معنا می‌پندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۳

ایهاالحیران فی وجه الحبیب
رب زدنی حیرة گویا نصیب

جز لقای روی جان افروز دوست
درد ما را نیست درمان ای طبیب

دایما در قصد خون جان ماست
غمزه جادوی چشم دلفریب

ناصح عاقل مده پندم ز عشق
عاشقان را پند چون گوید لبیب

جان بجانان واصل مطلق بدی
گر نبودی در میان مانع رقیب

چون درون پرده جانم راه یافت
بر دلم شد کشف اسرار غریب

گر بدوزخ گر بجنت می بری
نیست بی روی تو جانم را شکیب

گفته واعظ بمنبر در اثر
بود همچو تیغ چوبین خطیب

شد اسیری بیخبر از عقل و دین
چون که تابان شد مه روی حبیب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.