۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲

چون مظهر حسن تو رخ ماه رخانست
میل دل عاشق برخ ماه رخانست

چون شاهد حسنت همه جا جلوه گری کرد
هرکس بجمال تو ز جایی نگرانست

برجان جهان ز آتش سودای تو داغست
وز مهر رخت در دل هر ذره نشانست

تا دید دلم مهر جمال تو ز ذرات
زان رو همه دم واله و شیدای جهانست

از عربده غمزه ات ای شاهد رعنا
درکوی خرابات عجب شور و فغانست

از جام تجلی الهی همه مستند
گر سالک اطوار و اگر پیر مغانست

مایی و تویی بود حجاب رخ جانان
ورنه ز همه کون و مکان یار عیانست

تا مست می عشق تو گشتند دل و جان
ای بیخود و دیوانه و آن جامه درانست

کو عاشق دیوانه ترا همچو اسیری
در عشق تو او نادره دور و زمانست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.