۱۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹

تعالی الله رویست و جمالست
چه انوار تجلی و چه حالست

به هر دم حسن او نوعی نماید
به هر عشق دگرگونش وصالست

به هر صورت که بینی اوست پیدا
بمعنی نقش عالم زو مثالست

نمود یک حقیقت شد دو عالم
چو احول گردو می بینی خیالست

بشوق و عشق رو در راه وصلش
که شوق و عشق جانرا پرو بالست

دلی کو دولت دیدار دریافت
ز خلد و حور جانش را ملالست

اسیری روی او هر دم نماید
بما حسنی که در حد کمالست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.