۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶

در حسن چون رخت بجهان آفتاب نیست
از انفعال روی تو در ماه تاب نیست

بر عارض تو پرده اگر هست حسن تست
جز جلوه های حسن برویت نقاب نیست

مفتی علوم حال ز قلب سلیم جو
اسرار عشق در ورق و در کتاب نیست

واعظ حدیث جنت و دوزخ مگو بما
عشاق را خبر ز نعیم و عذاب نیست

داغی است بر دل همه عالم ز سوز عشق
کو دل کز آتش غم عشقت کباب نیست

ای محتسب بدان که مرا مستی از کجاست
از چشم اوست مستی من از شراب نیست

رندان بسی شراب وصالش اسیریا
نوشیده اند کس چو تو مست خراب نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.