هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از زیبایی و جمال معشوق و تأثیر عمیق آن بر روح و روان خود سخن میگوید. او از درد فراق و ناتوانی در برابر عشق معشوق مینالد و تنها درمان را در نگاه به جمال او میداند. همچنین، شاعر به موضوعاتی مانند عشق الهی، فنا در عشق، و تفاوت بین عاشقان و زاهدان اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در شعر نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۹۷
زمهر روی تو هر ذره ماه تابانست
ز تاب پرتو حسن تو عقل حیرانست
بیابیا که ز درد تو ناتوان گشتم
بجز نظر بجمالت بگو چه درمانست
اگر چه شاهد رویت ز خلق گشت نهان
عیان بدیده ماشد هرآنچه پنهانست
بیک کرشمه ربودی قرار و صبر از دل
کنون ز شوق تو مارانه سر نه سامانست
بغیر یار درین دار نیست دیاری
خیال غیر اگر هست پیش نادانست
فنا نگشته خلاصی مجوز دست فراق
بوصل دوست رسیدن نه کار آسانست
بیا و جای اقامت بملک عشق طلب
که کوی زهد اسیری نه جای رندانست
ز تاب پرتو حسن تو عقل حیرانست
بیابیا که ز درد تو ناتوان گشتم
بجز نظر بجمالت بگو چه درمانست
اگر چه شاهد رویت ز خلق گشت نهان
عیان بدیده ماشد هرآنچه پنهانست
بیک کرشمه ربودی قرار و صبر از دل
کنون ز شوق تو مارانه سر نه سامانست
بغیر یار درین دار نیست دیاری
خیال غیر اگر هست پیش نادانست
فنا نگشته خلاصی مجوز دست فراق
بوصل دوست رسیدن نه کار آسانست
بیا و جای اقامت بملک عشق طلب
که کوی زهد اسیری نه جای رندانست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.