۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۶

جهان عکس رخ مه پیکر ماست
همه ذرات ازآن رو رهبر ماست

جمالش چون بخوبان گشت ظاهر
ازآن سودای خوبان در سرماست

گشا چشم بصیرت تا به بینی
که حسن دلبران از دلبرماست

دلم چون عاشق آن روی زیباست
همه زشت و نکواندر خورماست

چو رویش از همه اوراق دیدم
ازآن رو جمله عالم دفترماست

چو غیر از من بعالم نیست ظاهر
همه ذرات عالم مظهر ماست

اسیری را کجا کثرت حجابست
چو وحدت دایما در منظرماست

مرا مطلوب از آن روگشت حاصل
که قطب و غوث اعظم سرور ماست

ز فیض نوربخش هر دو عالم
همه سر جهان پیدا برماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.