هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و علاقهی خود به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که حتی رنجهای عشق مانند جدایی، شبهای بیداری و اندوه، در حضور معشوق برایش شیرین و خوشایند است. او از زیباییهای معشوق مانند زلف و رخسارش یاد میکند و تأکید میکند که تمام وجودش در آرزوی دیدار اوست.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارهها و تشبیههای ادبی است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالان است.
شمارهٔ ۱۱۵
با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست
از صفای روی تو باروح انوارم خوشست
خلوت تاریک وصمت وجوع و بیداری شب
با همه در بزم وصلت گر بود بارم خوشست
بی گل رخسار تو پیوسته روز و شب زغم
همچو بلبل با فغان و ناله زارم خوشست
هرکسی را در جهان باشد بچیزی میل دل
جان ما را دایمابا درد دلدارم خوشست
دل فکارست و جگر خونست و دیده خون فشان
این همه در آرزوی روی آن یارم خوشست
با وجود تابش مهر جمال نوربخش
گر بقید ظلمت زلفش گرفتارم خوشست
چون اسیری کفر و ایمان عکس زلف و روی اوست
زان سبب با کعبه و با دیر و زنارم خوشست
از صفای روی تو باروح انوارم خوشست
خلوت تاریک وصمت وجوع و بیداری شب
با همه در بزم وصلت گر بود بارم خوشست
بی گل رخسار تو پیوسته روز و شب زغم
همچو بلبل با فغان و ناله زارم خوشست
هرکسی را در جهان باشد بچیزی میل دل
جان ما را دایمابا درد دلدارم خوشست
دل فکارست و جگر خونست و دیده خون فشان
این همه در آرزوی روی آن یارم خوشست
با وجود تابش مهر جمال نوربخش
گر بقید ظلمت زلفش گرفتارم خوشست
چون اسیری کفر و ایمان عکس زلف و روی اوست
زان سبب با کعبه و با دیر و زنارم خوشست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.