هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌باختگی به معشوق سخن می‌گوید. او از غم و شادی‌های عشق، فراق و وصال، و دیوانگی ناشی از عشق می‌سراید. همچنین، اشاره‌ای به رها کردن دین و قبله برای معشوق و مقایسه‌ای با داستان لیلی و مجنون دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به رها کردن دین و بت‌پرستی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای تحلیل داشته باشد.

شمارهٔ ۱۱۹

جان ما عاشق سروقد جانانه شدست
غرقه بحر غمش از پی در دانه شدست

مست عشقست و کند میل شراب لب او
تا که مخمور دو چشم خوش مستانه شدست

ساخته قبله خود کویش و از دین فارغ
کعبه یک سو بنهادست و به بتخانه شدست

شمه تا خبر از عشق بتان یافته است
بیخبر از غم این بیدل دیوانه شدست

دارد از شادی وصلش ز غم هجر فراغ
عشق را تا دل او مسکن و کاشانه شدست

تا بمعشوقه پرستی بجهان مشهوری
قصه لیلی و مجنون ز تو افسانه شدست

شد گرفتار بلا جان اسیری زان دم
که نهان گنج غمش در دل ویرانه شدست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.