۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۵

ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی اوست
در حقیقت روی جمله خلق عالم سوی اوست

ای که می پرسی نشان از زلف جانان بیگمان
پیش ارباب یقین هر ذره یک موی اوست

نیست کس را جز بسوی قبله رویش سجود
سجده گاه جمله عالم چون خم ابروی اوست

چون ز مرآت رخ خوبان جمالش ظاهرست
عشق مجنون بررخ لیلی همه بربوی اوست

چشم مستش هر زمانی فتنه آرد پدید
شور و غوغا در جهان از نرگس جادوی اوست

هرکه بینا شد بنور معرفت بیند عیان
کین همه ذرات پیدا ز آفتاب روی اوست

ای اسیری نیستی تنها اسیر دام او
جمله عالم پای بند حلقه گیسوی اوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.