هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق، مستی و رهایی از قید و بندهای دنیوی سخن می‌گوید. او خود را رند، مست و خراباتی می‌داند که عشق و باده او را از دین و زهد ریایی دور کرده است. شاهد و معشوق برای او نماد زیبایی و جذابیت است و او حاضر است به خاطر این عشق، حتی از توبه و زهد دست بکشد. متن پر از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عرفانی است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و خرابات ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۳۷

ما ز جام باده عشقیم مخمورالست
زان سبب باشد مدامم با می و شاهد نشست

با می و معشوق چون شد عهد و پیمانم درست
عهدنام نیک و زهد و توبه را خواهم شکست

پای همت برسرزهد ریا بنهاده ایم
رندم و مست و خراباتی و جام می بدست

عشق ترسا زاده ما را برد خوش خوش برکنار
از مسلمانی و دین و برمیان زناربست

غمزه جادو دل و دینم تمامی برده بود
نیم جانی ماند و خواهد آن دو چشم نیم مست

حسن شاهد از همه ذرات چون مشهود ماست
حق پرستم دان اگر بینی که گشتم بت پرست

چون اسیری باده جام فنا را نوش کرد
مست و بیخود گشت و از قید خودی یکباره رست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.