هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر به ستایش معشوق می‌پردازد و جمال او را با عناصر طبیعی مانند خورشید، ماه و ستارگان مقایسه می‌کند. شاعر بیان می‌کند که عشق به معشوق باعث حرکت و حیات در جهان است و حتی مردگان را زنده می‌کند. در نهایت، شاعر اشاره می‌کند که دیدن معشوق باعث رهایی از خودپرستی و رسیدن به وحدت وجود می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۳۸

ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینات
وی ز مهر ماه رویت چرخ و انجم بی ثبات

سبعه سیاره سرگردان ز شوق روی تو
برامید بوی وصلت آرمیده ثابتات

ابر فیضت گر نمی بارید برملک عدم
کی دمیدی سبزه و گل در زمین ممکنات

آفتاب ذات تابان شد ز ذرات جهان
این کسی داند که بیند ذات را عین صفات

هرکه روی تو ز مرآت جهان بیند عیان
گشت یکسان در شهودش کعبه و لات و منات

چون مسیحای لب تو دم دمد در مرده ها
در نفس هریک برون آرد سر از جیب حیات

چون اسیری پرتو خورشید روی نوربخش
هر که بیند یابد از قید من و مائی نجات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.