هوش مصنوعی: این متن عاشقانه بیانگر احساسات عمیق و سوزناک عاشق نسبت به معشوق است. شاعر از عشق به عنوان تنها کار ارزشمند در جهان یاد می‌کند و تمامی رنج‌ها و بیداری‌های ناشی از آن را با آغوش باز می‌پذیرد. او عشق را بالاتر از تمامی ارزش‌های دنیوی و حتی دینی می‌داند و زاهد بی‌درد را ناتوان از درک این احساس می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک کامل آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و بیداری‌های عشق ممکن است برای سنین پایین تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۴۳

زاد راه عاشقان سوز و نیاز و زاریست
کار عالم جز غم عشقت همه بیکاریست

خواب بر چشمم حرام آمد ز شوق روی تو
ز اشتیاقت کار عاشق روز و شب بیداریست

هرچه برجان من آید از تو مهرست و وفا
گر جفایی میرود بر دل ز تو دلداریست

از غم عشق تو شادیهاست در جان و دلم
کز غم عشق تو عاشق را بسی غمخواریست

پیش دلبر جان و دل در باز گر تو عاشقی
جان نثار عشق جانان کردن از ناچاریست

زاهد بی درد هرگز مرد درد عشق نیست
لیک عاشق در غم معشوق مرد کاریست

با لقای نور بخشش عزت دنیا و دین
پیش رندان ای اسیری عین ذل و خواریست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.