۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۶

دو عالم غرق انوار تجلی است
همه ذرات بیخود همچو موسیست

چرا مجنون شدی در جست و جویش
نظر بگشا که عالم پر ز لیلیست

من از مستی خبر از خود ندارم
چه جای زهد و سالوسی و تقویست

بیا واعظ ز دیدارش سخن گو
چه جای قصه رضوان و حوریست

نظر برمهر رویش کن ز ذرات
که تابان هم ز صورت هم ز معنیست

مرا تا دیده بر روی تو بارست
فراغت از همه دنیا و عقبیست

اسیری دولت دیدار وصلش
کجا بیند چو در قید اسیریست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.