هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، بر اهمیت عشق حقیقی و رهایی از تعلقات دنیوی تأکید دارد. شاعر بیان می‌کند که تنها دل پاک و عاشق می‌تواند جمال معشوق را ببیند و همه‌چیز جز او بی‌ارزش است. او از بی‌اعتنایی به ملامت دیگران و رسیدن به حقیقت از طریق عشق سخن می‌گوید و زاهد را به دلیل عدم درک عشق واقعی نقد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رندی و می‌پرستی ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای گروه‌های سنی پایین‌تر داشته باشد.

شمارهٔ ۱۵۳

هر دل که از کدورت طبع و هوا برست
بیند عیان جمال رخت هر کجا که هست

مطلوب جان جمله بهر حال جز تو نیست
گر شیخ زاهدست و گر رند می پرست

مست ترا بطعنه خلقان چه التفات
رندانه چون بسنگ ملامت سبوشکست

یابد، لباس هستی مطلق ز وصل یار
در نیستی ز غیر خودی هرکه بازرست

از ذوق عاشقان بحقیقت خبر نیافت
هشیار تا ز باده عشقش نگشت مست

هرکو بعاشقی ز سر صدق پا نهاد
هرگز نداد دامن معشوق را ز دست

زاهد بعشق عیب اسیری چه میکند
این بود چون نصیب وی از قسمت الست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.