هوش مصنوعی: این متن به جستجوی عشق حقیقی و معنوی می‌پردازد و از دردها و رنج‌های ناشی از هجران و جدایی سخن می‌گوید. شاعر به دنبال نشانه‌هایی از عشق واقعی و راه‌های رسیدن به آن است و از ریا و زهد دروغین ابراز نارضایتی می‌کند. در نهایت، به دنبال وصال با معشوق حقیقی و یافتن راهنمایی برای این مسیر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۵۶

دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست
بی سوز و درد جان کسی در جهان کجاست

سری که پیر میکده میگفت با عقل
در خانقاه و مدرسه رمزی ازآن کجاست

اسرار عشق حل چو نگردد ز درس علم
کو راه دیر و صحبت پیر مغان کجاست

در وصل او چو کس نرسد از ره نشان
کو سالک طریق ره بی نشان کجاست

از شید و زرق و زهد ریائی شدم ملول
ای پیر می فروش می ارغوان کجاست

گر ساز وصل و دولت دیدار دوست نیست
آن سوز هجر و ناله و آه و فغان کجاست

ز اهل بیان نگفت اسیری خبر زیار
داری خبر بگوی که صاحب عیان کجاست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.