هوش مصنوعی: متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از تجربه‌ی خود در میخانه و هدایت شدن توسط پیر میکده سخن می‌گوید. او به دنبال حقیقت و عشق است و پیر راهنما او را به سمت عشق و قلاشی رهنمون می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که در این راه، تسلیم شدن به ارشاد پیر باعث یافتن حقیقت شده است. او همچنین مقایسه‌هایی بین زاهد خلوت‌نشین و عاشق میخانه‌ای انجام می‌دهد و عشق را عامل مستی و وحدت عالم می‌داند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده‌ای مانند میخانه و باده به عنوان نمادهای عشق الهی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، ممکن است برخی از واژه‌ها و مفاهیم برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیازمند تفسیر باشد.

شمارهٔ ۱۷۳

دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد
گفت ای طالب درآ، تا بهره یابی از رشاد

زانکه اینجا خانه عیش است و جای وحدتست
باده و ساقی غمخوار و حریفان جمله شاد

گفتمش مطلوب جانم را تو میدانی که چیست
من مرید و بنده فرمانم، توئی پیر مراد

در خرابات آمدم از امر پیر راه دان
او براه عشق و قلاشی مرا ارشاد داد

چون درین ره اختیار خود باو بگذاشتم
هرچه جستم یافتم ز ارشاد پیر اوستاد

آنچه دیدم من ز راه میکده هرگز ندید
زاهد خلوت نشین و سالک راه سداد

چون در میخانه از احببت وان اعرف گشود
جمله عالم ز جام عشق شد مست وداد

برمزید آمد بملک عاشقی چون بایزید
هرکه در بازار عشقش داد خود را بر مزاد

چون اسیری هرکه در اقلیم معنی حاکم است
هست اورا کمترین چاکر فریدون و قباد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.