۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۰

چو الطاف الهی رهبر آمد
نهال بخت من زان در برآمد

ببر شد نخل امید من آخر
که یار سرو قدم در برآمد

چو گشتم مبتلا در دست عشقش
مرا غم های عالم غمخوار آمد

روان می پرورد بوس لبانش
که آب زندگی جان پرور آمد

ز فکر کفر و دین ما را شب و روز
خیال زلف و رویت بهتر آمد

مثال سرو قدش راستی را
بباغ خلد طوبی کمتر آمد

اسیری را دمی دیدار خوبش
ز دنیا و ز عقبی خوشتر آمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.