هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف درد هجران و اشتیاق به وصال معشوق می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق، از جمله خط عنبرین و خال مشکین، سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تنها عشق می‌تواند جان اسیر را درمان کند. همچنین، اشاره می‌کند که عاشقانی که جان خود را در راه عشق فدا می‌کنند، در میان دیگر عاشقان سرافراز خواهند بود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۲۱۱

چو نار هجر او جان میگدازد
زلال وصل کو تا دل نوازد

بخط عنبرین و خال مشکین
لباس دلبری را می طرازد

قبای دلبری و خوبی امروز
بقد همچو سروش می برازد

رباید گوی محبوبی ز خوبان
چو رخش حسن در میان بتازد

به گنج وصل او کی راه یابد
طلسم هستی هر کو در نبازد

کسی کو جان خود را باخت در عشق
میان عاشقان او سر فرازد

اسیری را بغیر از درد عشقش
بجان او دگر درمان نسازد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.