هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از وحدت وجود، زیبایی معشوق و تأثیر آن بر جهان سخن می‌گوید. او از مستی ناشی از عشق، جلوه‌های جمال معشوق و نظم عالم به‌خاطر عشق صحبت می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند ذرات عالم، ماه و خال معشوق دارد که نمادین هستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.

شمارهٔ ۲۲۰

زان دم که باده خم وحدت بجام شد
مستی و عیش در همه آفاق عام شد

نام و نشان عالم و آدم نبد پدید
از جلوه جمال تو عالم بنام شد

تا باده لب تو بکام جهان رسید
زان می جهان چو چشم تو مست مدام شد

از عشوه های حسن تو عالم نظام یافت
کار جهان ز پرتو رویت بکام شد

هر ذره ز مهر تو تابان شده چو ماه
تا ظل عالیت بسرش مستدام شد

غیرت نقاب زلف ز روی تو برگرفت
تا وایه ام ز ماه رخ تو تمام شد

گفتم ز چین زلف بخال توره برم
از بهر دانه جان اسیری بدام شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.