هوش مصنوعی:
شاعر از ساقی میخواهد شرابی به او بدهد که او را هشیار کند، از خواب غفلت بیدار کند، و از غمهای دنیوی رها سازد. این شراب چنان صاف و پاک است که صورت یار را نشان میدهد و شادی میآورد. شاعر میخواهد مانند منصور حلاج مست و بیخود شود و مانند مولانا و عطار به عرفان برسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و پیچیدهای است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مستی و بیخودی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۲۳۷
ساقیا می ده که هشیارم کند
مستیش زین خواب بیدارم کند
زان میی کارد خمارش نیستی
فارغ از هستی و پندارم کند
در صفای او نماید روی یار
صاف و پاک از زنگ اغیارم کند
زان شرابی ده که شادی آورد
وز غم کونین بیزارم کند
شد پیاپی جام ما در دایره
تا که سرگردان چو پرگارم کند
مست و بیخود سازدم منصور وار
چون همی خواهد که بردارم کند
جرعه زان می اسیری گو بنوش
تا چو مولانا و عطارم کند
مستیش زین خواب بیدارم کند
زان میی کارد خمارش نیستی
فارغ از هستی و پندارم کند
در صفای او نماید روی یار
صاف و پاک از زنگ اغیارم کند
زان شرابی ده که شادی آورد
وز غم کونین بیزارم کند
شد پیاپی جام ما در دایره
تا که سرگردان چو پرگارم کند
مست و بیخود سازدم منصور وار
چون همی خواهد که بردارم کند
جرعه زان می اسیری گو بنوش
تا چو مولانا و عطارم کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.