هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از تجربه‌های معنوی و عشق الهی سخن می‌گوید. شاعر از مستی عشق، رهایی از خودی و پیوستن به معشوق حقیقی می‌سراید. او از بی‌خودی در جمال یار، شکستن عهد توبه و اسارت در زلف معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در شعر، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مضامین مانند مستی و شکستن توبه ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشند.

شمارهٔ ۳۰۵

ز جام عشق سرمستم زهی ذوق
ز مستی از خودی رستم زهی ذوق

همین قدر بلندم خود تمام است
که در کویت چنین پستم زهی ذوق

چه حاجت ساقیا با ساغر و می
ز حسنت بیخود و مستم زهی ذوق

چو از مستی خود کلی شدم نیست
بهستی دگر هستم زهی ذوق

چو از بند خودی خود را بریدم
بوصل دوست پیوستم زهی ذوق

چو مجنون گشت جان از شوق رویت
بقید زلف تو بستم زهی ذوق

شدم بی پا و سر از باده عشق
ز دست عقل خوش جستم زهی ذوق

همیشه با می و شاهد حریفم
چو عهد توبه بشکستم زهی دوق

چو خورشید جمالت پرده برداشت
اسیری رفت از دستم زهی ذوق
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.