۱۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۷

عاشقان را دین و مذهب شد وفاق
عشق ورزی راست ناید با نفاق

تا درآمد پای عشق اندر میان
عاشق و معشوق دارند اتفاق

عاشقان در نیستی جا کرده اند
زاهد از هستی نماید طمطراق

خان و مان عقل ویران کرده ام
تا بکوی عشق بگرفتم وثاق

زاهدان را ذوق عرفان از کجا
غیر عارف را ندادند این مذاق

هست مشتاق جمالش هر دو کون
در دو عالم نیست کس بی اشتیاق

ناصحم گوید بترک عشق گو
ترک جان گفتن اسیری هست شاق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.