هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه بیانگر عشق و رندی، فنا در عشق الهی، وحدت وجود، و جایگاه عارف در عالم است. شاعر خود را عاشق، رند، و جان‌فشان می‌داند که از نام و نشان رهاست و در مسیر عشق الهی، همه مکان‌ها (دیر، مسجد، خرابات) را منزلگاه شاه عشق می‌داند. او خود را آیتی از حسن الهی، جامع صورت و معنی، و مرکز عالم می‌خواند و از فنا در ذات الهی و بقای جاودان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و مفاهیم مانند 'فنا' و 'وحدت وجود' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۳۸

ما عاشق و رند و جان فشانیم
بی نام و نشان ز هر نشانیم

در کوی قلندری و رندی
در دردکشی چه داستانیم

ما دیر و مساجد و خرابات
منزلگه شاه عشق دانیم

ما آیت حسن جانفزایش
از مصحف کاینات خوانیم

در بزم مجردان عشقش
سرحلقه جمله عاشقانیم

هم جامع صورتیم و معنی
جان دو جهان و جان جانیم

از خویش فنا شده بکلی
در عین بقای جاودانیم

عنقای مقام قاف قربیم
شهباز فضای لامکانیم

ما دور وجود رامداریم
ما مرکز گردش جهانیم

ما عارف سر کنت کنزیم
ماواقف رمز کن فکانیم

دریم گران بها اسیری
دریای محیط درفشانیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.