هوش مصنوعی: این متن عرفانی بیانگر وحدت وجود و فنا در ذات الهی است. شاعر از فنای خود در خدا و بقای به او سخن می‌گوید، و خود را آینه‌ای برای نمایش حقیقت الهی می‌داند. او بر این باور است که با رهایی از خودی، به دریای بی‌کران رحمت الهی متصل می‌شود و به حیات جاودانه دست می‌یابد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این متن برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. درک این مفاهیم نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی دارد.

شمارهٔ ۳۵۰

ز خود فانی و در عین بقائیم
وجود جمله موجودات مائیم

بجانان زنده جاوید گشتیم
ازآن دم کز خودی کلی فنائیم

خدا را بین عیان در صورت ما
که ما قایم بهستی خدائیم

جهان از پرتو ما گشت روشن
که ما هم نور ارضیم و سمائیم

بما پیداست نقش جمله عالم
که ماآئینه گیتی نمائیم

طلسم گنج معنی صورت ماست
حقیقت ما نقاب کبریائیم

نقاب مائی ما گر برافتد
شود پیدا که ما بی ما شمائیم

جهان مرده هر دم زنده سازیم
که بحر رحمت بی منتهائیم

نه قطره بلکه بحر بی کرانیم
ز قید مائی ما چون جدائیم

بملک فقر و معنی پادشاهیم
بصورت گر فقیریم و گدائیم

جهان را پر ز خود بینیم آن دم
که از قید اسیری ما برآئیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.