۲۲۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۱

غرق بحر وحدتیم، من، من نیم
گوهر بی قیمتم، من، من نیم

من ز جان فانی بجانان یافتم
من به اوج رفعتم، من، من نیم

عاشقم معشوقم و عشقم چه ام
مست جام حیرتم، من، من نیم

من ندانم من منم، یا من ویم
در عجایب حالتم، من، من نیم

عین دریایم بمعنی درنگر
ننگری در صورتم، من، من نیم

نور سازم ظلمت عالم بعلم
آفتاب قدرتم، من، من نیم

گنج معنی ام درین صورت نهان
من طلسم حکمتم، من،من نیم

من چیم عنقای بی نام و نشان
من بقاف قربتم، من، من نیم

تشنه را سیراب دارم از کرم
زانکه بحر رحمتم، من، من نیم

در مقام وحدتم، بل وحدتم
کی اسیر کثرتم، من، من نیم

زیر پا آرم اسیری با دو کون
شاهباز همتم، من،من نیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.