هوش مصنوعی: این شعر عرفانی بیانگر وحدت وجود و یگانگی با معشوق حقیقی است. شاعر خود را در دریای وحدت غرق شده می‌بیند و از هویت فردی خود فراتر رفته است. او خود را گنج معنی، نور عالم، بحر رحمت و شاهباز همت می‌خواند و تأکید می‌کند که در صورت ظاهری محدود نیست.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر برای درک نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است و نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۵۱

غرق بحر وحدتیم، من، من نیم
گوهر بی قیمتم، من، من نیم

من ز جان فانی بجانان یافتم
من به اوج رفعتم، من، من نیم

عاشقم معشوقم و عشقم چه ام
مست جام حیرتم، من، من نیم

من ندانم من منم، یا من ویم
در عجایب حالتم، من، من نیم

عین دریایم بمعنی درنگر
ننگری در صورتم، من، من نیم

نور سازم ظلمت عالم بعلم
آفتاب قدرتم، من، من نیم

گنج معنی ام درین صورت نهان
من طلسم حکمتم، من،من نیم

من چیم عنقای بی نام و نشان
من بقاف قربتم، من، من نیم

تشنه را سیراب دارم از کرم
زانکه بحر رحمتم، من، من نیم

در مقام وحدتم، بل وحدتم
کی اسیر کثرتم، من، من نیم

زیر پا آرم اسیری با دو کون
شاهباز همتم، من،من نیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.