هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد و سوز عشق، فراق و وصال یار سخن می‌گوید. شاعر از دل‌سپردن به غم عشق، یاد دوست و رهایی از فکر دنیا می‌سراید. همچنین، به پذیرش درد عشق و امید به وصال یار اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند درد عشق و فراق نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۳۵۸

دادیم دل بدست غم عشق آن صنم
گو دل نگاه دار و مکن بیش ازین ستم

بگذر زفکر عالم و با یاد دوست باش
چون یارمونست بود از بیش و کم چه غم

با درد و سوز عشق بساز ای دل حزین
گر زانکه میکنی بجهان کار بی ندم

گه در غم فراقم و گه در غم وصال
کو جذبه که باز رهم من ازین دو هم

با چشم ساقی و لب میگون جانفزاش
دارم بروی دوست فراغت زجام جم

ای دل بدرد خو کن و درمان ز کس مجو
شاید شوی بدولت غم شاد و محترم

گر زانکه وصل یار اسیری طلب کنی
باید که برسر خود و عالم نهی قدم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.