هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و اشتیاق به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از ترک دنیا و عقبی برای پیوستن به یار می‌گوید و خود را طالب و در پی مطلوب توصیف می‌کند. او از عشق به عنوان نیرویی محرک یاد می‌کند که او را به سوی معشوق می‌کشاند. همچنین، شاعر به نو بودن عشق خود اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که معشوق و عاشق در معنی یکی هستند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و مفاهیم موجود در شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۶۵

حان الرحیل مابر دلدار میرویم
لاخوف گو بعشق چو همراه می شویم

هرگز نظر بدنیی و عقبی نیفکنیم
ترک همه گرفته پی یار می رویم

ما طالبیم و در پی مطلوب روز و شب
دایم چو سایه از پی آن نور می دویم

مشتاق حسن روی نگاریم آنچنان
کز شوق یکنفس به شب و روز نغنودیم

مطرب بنای، دم زدم عشق می دمد
تا سر عشق از نفس نای بشنویم

تا کی ز عشق و عاشق کهنه کنی حدیث
عشقم بنو ببین که کنون عاشق نویم

معشوق و عاشق ار چه بمعنی یکی بود
بنگر اسیریا که بمعنی یکی دویم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.