۱۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۶

ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم
عنقا صفت ز شوق تو عزلت گزین شدیم

در کنج خلوتی که کسی نیست محرمم
دایم بیاد روی تو ما همنشین شدیم

تا در میان بعشق تو زنار بسته ایم
فارغ ز قید و مذهب دنیا و دین شدیم

تا دیده ایم روی تو پیدا ز کاینات
در طور کشف عارف صاحب یقین شدیم

در باختیم جان و دل و دین بعشق یار
در بزم وصل تا که بجانان قرین شدیم

زاهد نه ما بخود بره عشق رفته ایم
ارشاد پیر بود که ما راه بین شدیم

در دوزخ ارلقای تو باشد، بهشت ماست
ما در پی سلوک اسیری از این شدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.