هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات شاعرانهای است که در آن شاعر از عشق و شوق به معشوق، رهایی از قید و بندهای دنیوی و رسیدن به یقین عرفانی سخن میگوید. شاعر با توصیف خلوتگزینی و فداکاری در راه عشق، به بیاعتنایی به مذهب و دنیا اشاره میکند و عشق را به عنوان تنها راه نجات و بهشت خود میستاید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به رهایی از قید مذهب و دنیا نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
شمارهٔ ۳۶۶
ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم
عنقا صفت ز شوق تو عزلت گزین شدیم
در کنج خلوتی که کسی نیست محرمم
دایم بیاد روی تو ما همنشین شدیم
تا در میان بعشق تو زنار بسته ایم
فارغ ز قید و مذهب دنیا و دین شدیم
تا دیده ایم روی تو پیدا ز کاینات
در طور کشف عارف صاحب یقین شدیم
در باختیم جان و دل و دین بعشق یار
در بزم وصل تا که بجانان قرین شدیم
زاهد نه ما بخود بره عشق رفته ایم
ارشاد پیر بود که ما راه بین شدیم
در دوزخ ارلقای تو باشد، بهشت ماست
ما در پی سلوک اسیری از این شدیم
عنقا صفت ز شوق تو عزلت گزین شدیم
در کنج خلوتی که کسی نیست محرمم
دایم بیاد روی تو ما همنشین شدیم
تا در میان بعشق تو زنار بسته ایم
فارغ ز قید و مذهب دنیا و دین شدیم
تا دیده ایم روی تو پیدا ز کاینات
در طور کشف عارف صاحب یقین شدیم
در باختیم جان و دل و دین بعشق یار
در بزم وصل تا که بجانان قرین شدیم
زاهد نه ما بخود بره عشق رفته ایم
ارشاد پیر بود که ما راه بین شدیم
در دوزخ ارلقای تو باشد، بهشت ماست
ما در پی سلوک اسیری از این شدیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.