هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق جاودانه و ازلی به معشوق الهی سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که از ازل عاشق و دیوانه‌ی این عشق بوده و در همه‌ی دوران‌ها (حتی پیش از آفرینش) با معشوق همراه بوده است. او عشق را فراتر از دین و کفر می‌داند و خود را بی‌اختیار از نگاه معشوق توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده‌ی عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین درک صحیح از مفاهیمی مانند 'کفر و دین' یا 'زنار عشق' نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۸۳

ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم
تا مست رند و عاشق و فرزانه بوده ایم

نام و نشان لیلی و مجنون نبد که ما
از عشق عقل سوز تو دیوانه بوده ایم

پیش از ظهور عالم و آدم ببزم انس
با تو حریف ساغر و پیمانه بوده ایم

ماآشنای عشق تو از روز فطرتیم
نه همچو مدعی ز تو بیگانه بوده ایم

زنار عشق تا که چو کفار بسته ایم
در کفر و دین عشق تو مردانه بوده ایم

(مخمور و بیخودیم ازآن چشم پرخمار
مست چنین نه از می میخانه بوده ایم)

(مادر لباس فقر اسیری ز چشم غیر)
(دایم نهان چو گنج بویرانه بوده ایم)
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.