۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۴

ما رند خراباتی بی نام و نشانیم
صد خرمن ناموس بیک جو نستانیم

ما را بکتابی نبود حاجت ازآن رو
کاسرار جهان از ورق روی تو خوانیم

دیدیم ز ذرات جهان عکس جمالت
زان روی دو کون آینه روی تو دانیم

برچشم حقارت منگر صورت مارا
زیرا که بمعنی همگی جان جهانیم

پیدا بود از کون و مکان پرتو ذاتم
در پرده اسما و صفت گرچه نهانیم

در بحر وجودم دو جهان نقش حبابست
دریای محیطیم که بی قعر و کرانیم

گه مطلقم و گاه مقید ز اسیری
گاهی دگر آزاده ز هر نام و نشانیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.