هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از زبان فردی بی‌نام و نشان است که خود را فراتر از قیود دنیوی می‌داند. او با اشاره به عشق الهی و وحدت وجود، خود را آینه‌ای از جمال حق و بخشی از جان جهان توصیف می‌کند. شاعر وجود خود را همچون دریایی بی‌کران می‌بیند که گاه مطلق و گاه مقید است، اما در نهایت از هر نام و نشانی آزاد است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به پیش‌زمینه‌ای از ادبیات عرفانی دارند.

شمارهٔ ۳۸۴

ما رند خراباتی بی نام و نشانیم
صد خرمن ناموس بیک جو نستانیم

ما را بکتابی نبود حاجت ازآن رو
کاسرار جهان از ورق روی تو خوانیم

دیدیم ز ذرات جهان عکس جمالت
زان روی دو کون آینه روی تو دانیم

برچشم حقارت منگر صورت مارا
زیرا که بمعنی همگی جان جهانیم

پیدا بود از کون و مکان پرتو ذاتم
در پرده اسما و صفت گرچه نهانیم

در بحر وجودم دو جهان نقش حبابست
دریای محیطیم که بی قعر و کرانیم

گه مطلقم و گاه مقید ز اسیری
گاهی دگر آزاده ز هر نام و نشانیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.