هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و مستی و رهایی از قید و بندهای دنیوی سخن می‌گوید. او خود را عاشقی دیوانه می‌داند که از ناموس و ننگ بری است و در کوی خرابات به باده‌نوشی مشغول است. با وجود جایگاه بلندش، در عشق فروتن است و تظاهر و ریا را شکسته است. او حتی به عشق، زنار بسته و مانند ترسایی شده است. این متن بیانگر رهایی از تقلید و شیادی و رسیدن به حقیقت عشق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مستی و خرابات ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۳۹۰

ما رند خراباتی میخواره و مستیم
در عشق تو ازننگ و ز ناموس برستیم

بیگانه ز صبر و خرد امروز نبودیم
ما عاشق دیوانه هم از روز الستیم

از ما مطلب زهد و ورع کز پی شاهد
در کوی خرابات چو ما باده پرستیم

باآنکه ز بالای فلک مرتبه ماست
در کوی غم عشق تو بینی که چه پستیم

ما شیشه سالوس و ریا از سر اخلاص
در عشق تو برسنگ ملامت بشکستیم

ترسا بچه از دیر مغان روی نمود
ترسا شده زنار بعشق تو ببستیم

شکرانه اسیری که بتحقیق چو رندان
از ورطه شیادی و تقلید بجستیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.