۱۲۶ بار خوانده شده
تا که در دل تخم عشقت کاشتیم
حاصل از دنیا و دین برداشتیم
عالم از گلبانگ شی لله پرست
تا علم در کوی عشق افراشتیم
دانش و دفتر نبود آندم که ما
مصحف اسرار ازبر داشتیم
صد جفا دیدیم در کوی وفا
دیده را نادیده می انگاشتیم
کی رود مهرش ز دل چون در ازل
نقش این بر لوح دل بنگاشتیم
تا نگردد دل دمی غافل ز دوست
شحنه عشقش برو بگماشتیم
مادرین ظلمت سرای شب مثال
ای اسیری آفتاب چاشتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
حاصل از دنیا و دین برداشتیم
عالم از گلبانگ شی لله پرست
تا علم در کوی عشق افراشتیم
دانش و دفتر نبود آندم که ما
مصحف اسرار ازبر داشتیم
صد جفا دیدیم در کوی وفا
دیده را نادیده می انگاشتیم
کی رود مهرش ز دل چون در ازل
نقش این بر لوح دل بنگاشتیم
تا نگردد دل دمی غافل ز دوست
شحنه عشقش برو بگماشتیم
مادرین ظلمت سرای شب مثال
ای اسیری آفتاب چاشتیم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.