هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به توصیف جمال و حسن الهی میپردازد که در سراسر جهان نمایان است. شاعر بیان میکند که تمام ذرات جهان جلوهای از زیبایی خداوند هستند و تنها عاشقان با چشم یقین میتوانند این جمال را ببینند. همچنین، تأکید میشود که هیچ چیزی در عالم جز دیدار دوست (خدا) ارزشمند نیست و این دیدار مرهم دردهای عاشقان است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و اصطلاحات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.
شمارهٔ ۴۱۷
حسن جان افزای روی او عیان
دیده ام از روی پیدا و نهان
پرتو خورشید روی او بود
در حقیقت جمله ذرات جهان
حسن او بر نقش عالم جلوه کرد
شد جهان زان روز با نام و نشان
روی او پیداست، کو چشم یقین؟
تا جمال دوست بیند بی گمان
هر زمان از روی مه رویی دگر
حسن جان افروز او گردد عیان
هر چه گویم در بیان آن جمال
قطره باشد ز بحر بی کران
مظهر آیات اسرار خداست
هرچه ظاهر گشت در کون و مکان
نیست در عالم بجز دیدار دوست
مرهم درد درون عاشقان
شد اسیری نیست در هستی و گفت
لیس فی الدارین غیری هر زمان
دیده ام از روی پیدا و نهان
پرتو خورشید روی او بود
در حقیقت جمله ذرات جهان
حسن او بر نقش عالم جلوه کرد
شد جهان زان روز با نام و نشان
روی او پیداست، کو چشم یقین؟
تا جمال دوست بیند بی گمان
هر زمان از روی مه رویی دگر
حسن جان افروز او گردد عیان
هر چه گویم در بیان آن جمال
قطره باشد ز بحر بی کران
مظهر آیات اسرار خداست
هرچه ظاهر گشت در کون و مکان
نیست در عالم بجز دیدار دوست
مرهم درد درون عاشقان
شد اسیری نیست در هستی و گفت
لیس فی الدارین غیری هر زمان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.