هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیبایی‌های ظاهری و رفتاری معشوق سخن می‌گوید و درد فراق و اشتیاق وصال را توصیف می‌کند. او عشق را راهی برای رسیدن به فنا در معشوق و وصال نهایی می‌داند و از مخاطب می‌خواهد که از عقل و هوش دنیوی گذر کند تا به کمال عشق برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۱۸

رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین
رفتار او نظر کن و غنج و دلال بین

دل در هوای وصل تو صد بال و پرگشاد
شهباز همتش نگر و پر و بال بین

حال دلم ز شوق رخت سوز و زاریست
ای نور دیده رحم نما، سوی حال بین

اول قدم بلاست بعشق و دوم فنا
عاشق بحال ما نظری کن مآل بین

تا باتو هست هستی تو ره بوصل نیست
فانی شو از خودی و پس آنگه وصال بین

جانا کمال عشق طلب گر کنی، بیا
از عقل پرعقیله گذر کن کمال بین

برحال بیقراری جان اسیریم
آشفتگی زلف چو جیم تو دال بین
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.