هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه به توصیف زیبایی و نورانیت معشوق می‌پردازد و تأثیر آن را بر جهان هستی بیان می‌کند. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند آفتاب، مرآت، کتاب و دریا، به توصیف عظمت و جمال معشوق پرداخته و از حیرت عقل در برابر این زیبایی سخن می‌گوید. در نهایت، متن به فنا شدن صفات و ذات جهان در جمال معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شاعرانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۲۱

آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون
می نماید پرتو حسن تو از مرآت کون

پیش ازآن کاندر جهان این مصحف و اوراق بود
در کتاب حسن تو مکتوب شد آیات کون

عالم از نور تجلی مینماید هست نیست
حیرت عقلست در حسن رخت حالات کون

فارغم از فکر غایات و بدایات جهان
در صفای روی تو دیدم همه غایات کون

در تجلی جهان سوز جمال روی دوست
غرق دریای فنا گشته صفات و ذات کون

عاقبت از پرتو خورشید روی نوربخش
نور مطاق شد اسیری ظلمت ذرات کون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.