۱۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲۲

مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین
درآینه جهان نگر او را عیان ببین

خورشید حسن اوز همه ذره رونمود
تابان رخش زمشرق کون و مکان ببین

آن یار بی نشان که نهان بود از همه
آمد عیان بصورت نام و نشان ببین

کوری آن کسان که شدند منکر لقا
دیدار دوست ازهمه فاش و عیان ببین

با عقل کم نشین که بود جای ترس و بیم
همراه عشق شو همه امن و امان ببین

گر عاشقی وصال طلب کن نه حور عین
بگذر ز فکر جنت و روی جنان ببین

بگذر اسیریا بره عشق از دلیل
معشوق را برون ز یقین و گمان ببین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.