هوش مصنوعی: این شعر عرفانی درباره عشق و وصال به معشوق الهی است و بیان می‌کند که کسانی که به این وصال دست یافته‌اند، از غم و شادی دنیوی رها هستند. همچنین، تأکید می‌شود که عشق حقیقی باعث صفای دل و نور جان می‌شود و کسانی که منکر ارباب معنی هستند، حتی اگر در ظاهر انسان باشند، در باطن دیو هستند. در پایان، اشاره می‌شود که سعادت واقعی در دیدار معشوق است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از اصطلاحات خاص ادبیات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و فلسفه عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۶

هرکس که در حریم وصال تو محرم است
اورا فراغت از غم و شادی عالم است

در مجلس شهود کسی را که بار شد
فارغ ز جست و جو همه دم شاد و بی غمست

دل را صفا و نور بود از رخت ولی
جانم ز فکر زلف پریشان چه درهم است

مونس نگشت با خرد و صبر یکنفس
جانی که او بعشق تو پیوسته همدم است

هرکو ز جهل منکر ارباب معنی است
دیو است اگر بصورت از اولاد آدم است

در راه فقر هرکه ز دنیا و دین گذشت
او بایزید وقت خود و ابن ادهم است

دارد بجان تو چو اسیری سعادتی
هر دل که او بدولت دیدار خرم است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.